امیرعباسامیرعباس، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

امیر قلبم عباس

به به!!!

برات کفش خریدیم این اولین کفشی بود که خریدیم شماره اش 22. بهت گفتم به به چفد خوشکله ! اسمشو گذاشتی به به ... حالا هر وقت کفشتو می بینی میگی به به ! فکر می کنی واقعا  اسمش به بهه!     ...
15 مرداد 1392

ژست

سلام پسر خوشکلم. مامانی ظهرها که همه خوابن منو تو می شینیم تو اتاق ٤*٥ مون ژست می گیریم و عکس می  گیریم. تو و مامانت هر دوتاتون بد عکسید کلا فقط دماغ می افته توی عکس!! اما تو نمی زاری درست درمون ازت عکس بگیریم همش می خوای دوربینو از دستمون بگیری.   توی این عکس با نگات داری می گی که دوربین رو بده باهاش بازی کنم! بعد که حس کردی داری بهش می رسی نگاه مغرورانه ای به من اتداختی ... اینم یک ژست متفکرانه... راستی یاد گرفتی که بگی کیخخ یعنی یا شماره ی یک یا دو داری...البته گاهی  می گی گاهی نمیگی بگیر نگیر داره.. ...
4 مرداد 1392
1